چرا سیستان، سیستان نام گرفت؟
چرا سیستان، سیستان نام گرفت؟
انتخاب نام تجاری در کنار اهمیتی که برای بنیانگذاران کسب و کارها دارد، همواره یکی از کارهای چالشبرانگیز و جذاب است. قرار است نامی انتخاب شود تا یک جامعه کوچک، یک کسب و کار، سبدی از محصولات و خدمات و یا مجموعهای از مفاهیم و معانی از طریق آن نام تداعی شوند و مورد خطاب قرار گیرند. آن نام قرار است بیانگر مفهومی جامع باشد که در خلاصهترین شکل ممکن همچون چتری همه آن مفاهیمی که ذکر شد را در برگیرد.
از ابتدای شکلگیری و پرورش ایده اولیه کسب و کار سیستان، پیدا کردن نامی جامع، وزین و دوستداشتنی یکی از دغدغههای ما بود. به همین خاطر نیز از همان روزهای آغازین برای حل رضایتبخش این دغدغه، مسیرها و روشهای خلاقانه متعدد و متنوعی را در پیش گرفتیم و سرانجام از میان دهها گزینه پیشنهادی، با گذر از داستانی که در ادامه توضیح خواهیم داد در “سیستان” سکنی گزیدیم.
پویایی فزاینده محیط کسب و کارها که خود برآمده از توسعه روزافزون فناوریها، رویارویی با مشتریان هوشمند، پیچیدگی کنشها و واکنشهای رقابتی و ورود کارکنان دانشی به عرصه کسب و کارهاست، موجب شده است تا سازمانها برای موفقیت در چنین زیستبومی خود را مجهز به مجموعهای از روشها و ابزارهای مدیریتی کارآمد و اثربخش نمایند. امروزه برخلاف گذشته آنچه سبب موفقیت کسبوکارها در عرصه رقابت میشود بیش از آنکه داراییهای فیزیکیشان همچون سرزمینهای متشکل از املاک و مستغلات و تجهیزات فیزیکی باشد، سرمایههای نامشهود سازمانهاست. سرمایههایی که هر چند لزوما با چشم دیده نمیشوند اما در عمل با دل و جان حس میشوند و اثر خود را در نتایج ارزیابی انواع شاخصهای موفقیت نشان میدهند. اگر سازمان را به مثابه یک سیستم تحلیل نماییم و با رویکردی فناورانه، سیستم سازمانی را متشکل از مجموعهای از سختافزارها، نرمافزارها، سازمانافزارها و مغزافزارها در نظر بگیریم، این تفسیر بسیار منطقی خواهد بود که بگوییم در جهانِ امروز نقشی که ابعاد نرمافزاری، سازمانافزاری و مغزافزاری در توسعه سیستمهای سازمانی در مسیر موفقیت و دستیابی به اهداف سازمانی ایفا میکنند بسیار چشمگیرتر از بعد سختافزاری است. به بیان دیگر امروزه سازمانهای موفق دیگر سازمانهای صاحب زمین و مایملک بیشتر نیستند، بلکه سازمانهایی با مجموعهای از سرمایهها هستند که بخش مشهود آن در مقایسه با بخش نامشهودش بسیار ناچیز است. چنین مدعایی به راحتی از طریق مطالعه روند تغییرات فهرست 500 شرکت برتر دنیا در سه دهه اخیر که سالانه توسط مجله فورچون معرفی میشود قابل تایید است.
اگر با رویکردی استعاری به آنچه توصیف شد بنگریم این توصیف منطقی خواهد بود که بگوییم امروزه سازمانها با ایجاد و توسعه نرمافزارها، مغزافزارها و سازمانافزارهای خود در واقع سرزمین سیستمهای سازمان خود را میسازند و توسعه میدهند. سیستان جایی است که همه این سیستمها در کنار هم گِرد آمدهاند. سیستان سرزمین سیستمهای سازمان است. سرزمینی که از یک سو در بر گیرنده مجموعهای از سیستمهای نرمافزاری کارآمد و توسعهپذیر است که با آمیختگی با نقشها، ساختارها و فرایندهای سازمانی بُعد سازمانافزاری را نیز در مسیری اثربخش در برگرفته است و از سوی دیگر افراد ساکن در آن به مثابه سرمایههایی دانشی هستند که نه به واسطه نیروی یدی بلکه به پشتوانه آنچه در کاسه سر دارند در مسیر تعالی شخصی و بهرهوری سازمانی گام برمیدارند و به سیستان سازمانشان جان میبخشند. به کارگیری تعبیر “سرزمین سیستمها” دلیل آن بود که در نامگذاری لاتین، عبارت “SYSTEM” را در کنار پسوند فارسی “تان” قرار دادیم و به “SYSTAN” رسیدیم.
یکی از اولین موضوعاتی که بعد از شنیدن این نام به ذهنها خطور میکند و طبیعتا ذهن ما را نیز در آغاز به خود مشغول کرد، تشابه نام سیستان با خطهای از ایران عزیزمان است. این تشابه برای ما بسیار افتخارآمیز و دلچسب بود، چرا که سیستان، سرزمینی با تاریخی کهن و پر فراز و نشیب و مردمی شریف و خونگرم است، سرزمینی افسانهای و اساطیری که آغاز شکلگیری آن به افراسیاب نسبت داده شده است و موطن زال، پدر رستم، پهلوان نامدار ایران باستان است. چه زیباست سیستان! ایستاده و با نهایت احترام به سرزمین و مردم سیستان، این قرابت را پاس میداریم و به آن افتخار میکنیم.
سیستان در آغاز راه است و به پشتوانه سالها تلاش بیوقفه و متمرکز متخصصین ایرانی، با هدف ایجاد ارزش هر چه بیشتر در مسیر ایجاد و توسعه سرزمین سیستمهای سازمانها، بیشائبه تلاش میکند.